هیچ و دیگر هیچ

هیچ اگر سایه پذیرد،منم آن سایه هیچ

هیچ و دیگر هیچ

هیچ اگر سایه پذیرد،منم آن سایه هیچ

هیچ و دیگر هیچ

می نویسم....
گاهی،تنها راه رسیدن به آرامش درونی من است

گاهی،آزارم میدهد.

برایم هم رنج است و هم لذت...

نه می شود رهایش کنم نه نمیخواهم که رهایش کنم.

شاید همین بس بود

  • شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ
  • پری الزمان مهرزاد
  • ۴ نظر
در زندگی شاید همین بس بود

در گوشه ای آرام
اشعار از،نیما،اوستا هست
یک بیت از دیوان او

یا لحظه ای
غمگین حیاطی کوچک از پاییز

پری الزمان مهرزاد
  • ۹۵/۰۶/۲۷
  • پری الزمان مهرزاد

نظرات  (۴)

  • ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۲۱
  • مژده
    • مثله همیشه بیستی :)
    پاسخ:
    قربونت مژده جان تو بیست و یکی:))
  • ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۹
  • سکینه سعیدی منش

    • سلام ؛
    پری جون خودم لینک وبلاگت تو قسمت پیوند های وبلاگم ثبت نمیشه شاید چون بلاگفا نیست وبلاگت ...
    خیلی دوست دارم وبلاگتو ثبت کنم که همه از وب زیبات استفاده ببرن ...

    خیلی زیبا بود ..^_^
    پاسخ:
    فدای سرت سکینه جان همین که هستی یک دنیا ارزش داره ممنونم از لطفتت:)))
  • ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۲۷
  • رادیو عاشقی
    • بسیار عالى
    پاسخ:
    ممنونم نظر لطف شماست
  • ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۰۴
  • سیّد محمّد جعاوله
    • عالیست
    پاسخ:
    سپاسگزارم لطف دارید
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم